در سال 1376 و با راهیابی تیم ملی فوتبال ایران به رقابت های جام جهانی شکل حضور مردم در خیابان های تهران به گونهای بود که بیم تبدیل شدن آن به یک عمل ضد حکومتی میرفت و چه بسا اندیشه کنترل شورش های شهری را در ذهن حاکمیت بیدار کرد. کمتر از دو سال بعد ماجرای کوی دانشگاه باعث شکل گیری اعتراضات خیابانیای شد که دامنه آن حتی به انتهای خیابان وحدت اسلامی و تقاطعاش با خیابان شوش هم رسید. اتفاقی که هنوز در جنبش اخیر رخ نداده است. از موارد مشابه در اسلامشهر و شهرهای دیگر میگذرم و به تهران بسنده می کنم. پس از آن همواره در سالروز 18 تیر مفهوم خیابان در تهران کاملا شخصیتی سیاسی داشته است.
یک سال بعد و در تشییع جنازه احمد شاملو، از دوراهی قلهک تا سه راه ضرابخانه، خیابان شریعتی تهران مملو از مردمی بود که حضورشان به یک حرکت ضد حکومتی تبدیل شده بود و با توصیه برگزارکنندگان مراسم بعد از چند ساعت متفرق شدند। مردمی که عموما به آدم ربایی «خیابانی» به مثابه انتقامگیری یا سرکوب سیاسی نویسندگان دگراندیش اعتراض داشتند. میبینید که موارد آن قدر هست که مجبور میشوی برای بیان همه آنها در هم فشردهشان کنی. تجمعات خیابانی جنبش زنان در طول این سال ها نیز خود فصل مجزایی میطلبد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر